ناتیفیکیشن‌ها رو فعال کن!

برای دریافت ناتیفیکیشن‌های مربوط به آخرین فیلم‌ها و آپدیت‌های جدید آن‌ها، کافی است دسترسی به اطلاعیه‌ها رو فعال کنی. اینطوری همیشه از جدیدترین تغییرات باخبر می‌مونی!

نقد و بررسی فیلم Three Steps above Heaven| سه قدم بالاتر از بهشت 1

نقد و بررسی فیلم Three Steps above Heaven| سه قدم بالاتر از بهشت 1

نقد و بررسی فیلم Three Steps above Heaven| سه قدم بالاتر از بهشت 1

منتشر شده در تاریخ ۷ خرداد ۱۴۰۴

0 بازدید

نقد و بررسی فیلم Three Steps above Heaven| سه قدم بالاتر از بهشت 1

فیلم سه قدم بالاتر از بهشت، ممکنه چندان برای افراد بالغ جالب نباشه؛ اما اقبال خوبی بین گروه سنی خاص خودش داشته، و ماجرای ارتباط یه دختر و پسر اسپانیایی رو به تصویر کشیده.
پسر ماجرا خیلی اصطلاحا رد فلگه و از همون سکانسای اول، با خودت فکر میکنی که این قراره یه دردسری درست کنه. دختره هم ظاهر ساده و معصومی داره و رفتاراش هم نشون میده که چقدر ناشی و آفتاب مهتاب ندیده است.

توی سایتای نقد، رتبه‌ی یه قدم بالاتر از بهشت، کمابیش پایین‌تر از امتیازای عمومی‌تر مثل نمره‌ی مخاطبای گوگل هست. این فیلم شاید نتونه به لحاظ محتوا، منتقدا رو تحت تاثیر قرار بده ولی اونقدری لاسای قدرتمند و هیجان و گفت و گوهای نوجوون‌پسند داره که بتونه مخاطب خودشو راضی کنه.
منم دلیلی نمی‌بینم که محتوای این مطلبو به ابراز نفرت یا تحسین، نسبت به محتوای این فیلم اختصاص بدم چون اتفاقا تصویری واقعی از روابط و شخصیت‌هایی که میشه مثلشونو توی جامعه، به کرار دید رو ساخته. فکر میکنم سوال مهم‌تر اینه که این تصویرسازی، چه احساسی رو درون منه مخاطب درست کرده و باعث میشه چه قضاوتی رو در مورد دنیای اطرافم انجام بدم که تا الان به فکرم نرسیده؟

ما الان زیاد می‌بینیم که برندای اصطلاحا خودشناسی و روانشناسی زرد و خودیاری و موفقیت، سعی دارن به ما تصویری از شکل جنسیتی موفق ارائه بدن. مثل تصویری که از مرد آلفا یا زن جذاب میسازن و یه جوری هم با قطعیت نظرات خودشونو ارائه میدن که انگار این تئوری‌ها روی یه لوح ازلی نوشته شده و شکل غیر قابل تغییری از غرایز انسانیه.
یعنی ما اینهمه کار کردیم و زنده موندیم و تکامل پیدا کردیم که توی قرن بیست و یک هم به سبک انسانای غارنشنین جفت‌گیری کنیم و لاس بزنیم؟
کاراکتر مذکر سه قدم بالاتر از بهشت یعنی هوگو یا هاچ، اینقدر به تصویر پسر جذاب در فرهنگ عمومی نزدیکه که حتی همین الانشم میتونید توی وب فارسی، مطالبی در مورد اینکه چطوری مثل این یارو باشیم پیدا کنید. حالا هاچ چجور آدمیه؟ قشنگ وقتی کاراکترشو تو این فیلم میبینی، با خودت میگی این منشا تموم نشدنی تستسترونه. جوری که با همجنسای خودش رقابت میکنه و روش خودنمایی و خشونتش توی جمع و حتی در ارتباط با والدینش، نشون میده که چقدر داره روی الگوهای بدوی مذکر بودن راه میره. این ویژگی‌ها واقعا برای بعضیا جالبه ولی فکر نمیکنم که لزوما ویژگی‌های امنی باشه و توی دنیای امروز، جواب بده.

حالا از اون طرف، کاراکتر بابی، یه دختر ظریف و نیازمند محافظته که کافیه گیر یه آدم ناامن و سو‌استفاده‌گر بیوفته؛ ازوناس که کاملا نابود میشه.
در دنیای واقعی، ما نمی‌تونیم درونا هم آرکتایپ زن و مرد بدوی جذابو داشته باشیم و هم انتظار داشته باشیم که اتفاقات خوبی برامون بیوفته.
هاچ، یه شخصیت به شدت تحریک‌پذیره. افرادی که همچین خلق و خویی دارن و تشویق میشن که به این سبک خودشون رو تربیت کنن، توی یه جامعه‌ی ناامن و نابهنجار، شانس بقای خیلی کمی دارن و به راحتی ممکنه درگیر جرمای خیلی سنگین‌تری نسبت به مسائلی که هاچ باهاش درگیره بشن.

خیلی از افرادی که الان زندگیشون تا خرخره درگیر جرم و مواد مخدره و یا با انتخابای اشتباهشون به خودشون آسیب زدن، با تحریک شدن به رقابت‌هایی مثل اونچه که هاچ درگیرشه همچین اتفاقی براشون افتاده.
اگر بشر می‌خواست روی تحریکات هورمونی بدویش راه بره و به سبک نر و ماده‌های دوره ی غارنشینی فکر کنه و تصمیم بگیره، ما هیچ وقت بقامون تا رسیدن به همچین دوره‌ای حفظ نمیشد ولی الان حتی توی پیجای روانشناسی که خودشون رو پیرو آکادمی و مخالف با اطلاعات غلط و خرافات میدونن هم به کرار میتونید ببینید که چیزایی مثل خیانت و خارج از کنترل بودن بعضی از تمایلات مردانه و زنانه رو توجیه میکنن. شما به خوده مردا هم بگید که اسیر تمایلات جنسیشون هستن به خیلی‌هاشون برمیخوره چون میدونن که رو خودشون کنترل دارن و ذهنشون اینقدری کار میکنه که نتیجه‌ی کاراشون رو بسنجن. ولی این پیجا به حساب اینکه یه عده چاقشون میکنن و موافق این هستن که رفتارای افسارگسیخته نرمال بشه، به راحتی به انتشار افکار خودشون ادامه میدن.

حتی بعضا میل و اشتیاق زن‌ها به پول پرستی و انتخابای قابل پیش‌بینی بدوی رو توجیه میکنن و ربطش میدن به غرایز و هورمونا. در حالی که خیلی از زن‌ها واقعا دوست ندارن تحت تاثیر همچین غرایزی زندگی کنن و قدرتشو هم دارن که چنین تمایلاتی رو کنترل کنن. حتی اگر اکثریت جامعه هم به شکل نابهنجاری با زن و مرد بودن خودش رو به رو میشه، دلیل نمیشه که تحسین و تبلیغ این الگوها رو بپذیریم و بهشون دامن بزنیم. خب این فیلم، تا حد زیادی به این موضوع دامن میزنه؛ هرچند که به ناامن بودن شخصیت اول این فیلم و آسیب‌پذیری دختر ماجرا هم اشاره میکنه اما هنوزم ویژگی‌های بدوی زن و مرد موفق رو بیشتر تحسین میکنه. دامن زدن به همچین الگوهایی، توهینی به خودمون و قدرت انسان در تکامل پیدا کردنه. ما می‌تونیم چیزی فراتر از اجداد غار نشینمون باشیم و به شکل امن و اخلاقی‌تری به همدیگه عشق بورزیم.

خیلی از تولیدات عاشقانه‌ی سینمایی، به جای تاکید روی همدلی و عشق، از طریق دست گذاشتن روی غرایز بدوی آدما و درست کردن آرکتایپ‌های افراطی از دختر ظریف و نر آلفا سعی داره مخاطب خودشو هایپ کنه. انگار که ما آدما توی عشق ورزیدن، بدون توجه به ظاهر بقیه عقیم هستیم و نمی‌تونیم یه سناریو رو بسازیم که شخصیت‌ها مثلا عاشق اخلاق خوب همدیگه یا علاقه‌شون به محبت ورزیدن بشن.

جمع‌بندی
سه قدم بالاتر از بهشت، جذابیت‌های ظاهری زیادی داره و وجه اروتیکش می‌تونه بیننده رو تحت‌تاثیر قرار بده اما لزوما تصویری از یه عشق تحسین برانگیز و عمیق هم نیست. ستایشی که توی این فیلم از رقابت‌طلبی، تن دادن به رفتارای پر هیجان ولی پر‌خطر و الگوهای اعتماد کردن ارائه شده، حس خوبی رو در منه مخاطب زنده نکرد و رفتار و زندگی کردن به سبک آدمای توی این فیلم رو رویه‌ی زننده و ناامنی میدونم.