ناتیفیکیشن‌ها رو فعال کن!

برای دریافت ناتیفیکیشن‌های مربوط به آخرین فیلم‌ها و آپدیت‌های جدید آن‌ها، کافی است دسترسی به اطلاعیه‌ها رو فعال کنی. اینطوری همیشه از جدیدترین تغییرات باخبر می‌مونی!

نقد و بررسی فیلم ارباب حلقه‌ها: یاران حلقه| Fellowship of the ring 2001

نقد و بررسی فیلم ارباب حلقه‌ها: یاران حلقه| Fellowship of the ring 2001

نقد و بررسی فیلم ارباب حلقه‌ها: یاران حلقه| Fellowship of the ring 2001

منتشر شده در تاریخ ۲۷ امرداد ۱۴۰۴

0 بازدید

نقد و بررسی فیلم ارباب حلقه‌ها: یاران حلقه| Fellowship of the ring 2001

اولین قسمت مجموعه فیلم ارباب حلقه‌ها مربوط به سال ۲۰۰۱ هست. فیلما و سریالای مختلفی با شبیه‌سازی ظاهری دنیای کهن و افسانه‌هاش ساخته میشه؛ شبیه‌سازی موجودات خیالی، الف‌ها، هابیتا و کوتوله‌ها، اما چندتاشون هستن که مایه‌ی داستانی قدرتمندی مثل ارباب حلقه‌ها داشته باشن؟
درسته که ارباب حلقه‌ها یه داستان خیالی و توصیف کننده‌ی یه دنیای غیر صنعتیه ولی الگو‌های پیشبرد این داستان، قرابت زیادی با تجربه‌ی روانی ما از زندگی مدرن داره.

این نقد، می‌تونه کمابیش، محتوای این فیلمو لو بده.
این مطلب، همچنین نگاهی به رمان ارباب حلقه‌ها داره و یه سری مقایسه بین رمان اصلی و این فیلم، صورت گرفته.
قسمت اول این مجموعه فیلم، بیشتر به چالشای روانی و حساسیتای تشخیص خوب از بد اختصاص داره. انتخاب‌هایی که در ابتدا خیلی ساده جلوه میکنن یا ممکنه در موقعیت‌های پر اضطراب ظاهر بشن؛ زمانی که آدما وقت کمی برای تصمیم‌گیری دارن اما هر تصمیم، می‌تونه مسیر سرنوشت‌شون رو به کلی تغییر بده. در این مواقع، تشخیص خوب از بد، نیاز به ذهن و روان آماده و هوشیاری داره که نه تنها در مقابل سرنوشت خودش بلکه در مقابل سرنوشت دیگران هم مسئولیت‌پذیر باشه.
فرودو یه شخصیت همدله و اینو میشه از نحوه‌ی معاشرت و مداراش با مردم شایر، که مشخصا به لحاظ فرهنگی بسیار فقیر هستن، متوجه شد.

شاید خنده‌دار به نظر برسه ولی گاندولف واقعا یکجور مطالعه‌ی روانشناختی و جامعه‌شناختی نسبت به جامعه‌ی هابیتا داره. در جریان سه‌گانه‌ی ارباب حلقه‌ها هم چند باری به دریافتاش اشاره میکنه اما توی رمان ارباب حلقه‌ها، به وضوح، سراغ این موضوع میره و قبل از شروع ماجراجویی‌های فرودو، بهش میگه: «جامعه‌ی هابیتا یه جامعه‌ایه که مهجور مونده و زیاد مطالعه‌اش نکردن؛ ولی من به طور خاصی بهش علاقه نشون دادم و چیزی که می‌دونم اینه که بسته به نیاز و موقعیت، برخی از شما می‌تونید بیش از حد، منعطف و یا بیش از حد، سرسختی نشون بدید، برای همینم هست که تاثیرپذیری‌تون ممکنه از حلقه، خیلی متفاوت با گونه‌های دیگه باشه.»
حرف گاندولف کاملا درسته. تاثیر پذیریش از فرودو بیشتره و خیلی وقتا میشه دید که چقدر تلاش و فداکاری‌های فرودو و قدرت روانیش، یا حتی فداکاری و قدرت روانی بقیه‌ی هابیتا، شگفت زده‌اش میکنه.
توی فیلم ارباب حلقه‌ها، گاندولف به نوبه‌ی خودش دیالوگای ماندگار و جالبی داره اما این دیالوگ‌ها در رمان ارباب حلقه‌ها خیلی بیشتر از فیلمه. اسمیگل یکی از شخصیت‌های کلیدی و سرنوشت‌ساز ارباب حلقه‌هاست که در جریان فیلم، کمی دیر به سراغ شناخت بعد روانی شخصیتش و ویژگی‌هاش میره و در این مورد هم، به همه چیز اشاره نمیشه.

اسمیگل، شبیه به نیمه‌ی تاریک فرودو هست که شانس همراه شدن با افرادی مثل گاندولف رو نداشته. تاثیر مجاورت و همزیستی با حلقه، خیلی بیشتر از تصوره. این تاثیر، از درون شروع میشه و بعد از ایجاد هرج و مرج شدید در روان فرد، می‌تونه نمود ظاهری و رفتاری هم پیدا کنه. شما می‌تونید ببینید که حلقه چقدر زود، بعضی از صاحبای خودشو به کام مرگ کشوند یا ذهن‌شون رو فاسد کرد؛ ولی چند تا هابیت، اونو مدت زیادی حمل کردن. گالوم یا اسمیگل، سال‌ها و توی سایه‌ها از حلقه نگهداری کرد و زنده موند و حتی بعد از اینکه حلقه از چنگش در رفت، از تاریکی بیرون اومد و مسیر زیادی رو طی کرد تا بتونه دوباره حلقه رو به دست بیاره.
این موضوعیه که توی فیلم هم بهش چندان اشاره نشده اما بعد از جدا شدن حلقه از گالوم، اون یه جور تغییر مثبت رو تجربه کرد و بسیاری از ضعف‌های خودشو نشون داد. این دوره‌ی زمانی، فارغ از وقتیه که گالوم با فرودو ملاقات میکنه و صرفا گاندولف هست که به شکل غیر مستقیم و یک سری گزارش و نشانه، متوجه‌شون میشه.

ما چندین بار در طول فیلم هم می‌بینیم که گالوم، بارقه‌هایی از انصاف و خوش قلبی رو نشون میده و ذاتش کاملا سیاه نشده.
گاندلف، این نقاط نورانی رو میدید و اینو ارتباط میده با ذات برخی از هابیتا و قدرت روانی‌شون که بهشون اجازه میده در مقابل تاثیر منفی چیزی مثل حلقه، مقاومت زیادی داشته باشن.
ما گزارش بیلبو و بعضی از رفتاراشو توی ارباب حلقه‌ها داریم که مشخصا مدت زیادیه حلقه رو حمل کرده و روی اونم تاثیر کمتری نسبت به بقیه‌ی نژادا گذاشته؛ روح بیلبو رو به نوبه‌ی خودش فاسد کرده اما باز هم مقاومت قابل ستایشی رو از خودش نشون داده.

فرودو هم در نهایت، تحت تاثیر تاریکی حلقه قرار می‌گیره اما اونقدری مقاومت میکنه و رفیقش فداکاری نشون میده تا بتونه حلقه رو داخل مواد مذاب بندازه و از دستش خلاص بشن.


ارباب حلقه‌ها یه بیان سمبلیک بسیار جالب از ذات شر و نحوه‌ی درگیر شدن یک جامعه با این موضوع داره. نه یه نفر، ابر قهرمان میشه و یه جامعه‌ای که لیاقتشو نداره نجات میده و نه تاریکی رو دست کم گرفتن و به راحتی قراره از دستش خلاص بشن. تاریکی‌ای که درون فیلم ارباب حلقه‌ها به تصویر کشیده میشه، یه تصویر بسیار واقع‌نما و قابل قبول داره.
خیلی از فیلما رو یه بار می‌بینی و چه خوشت بیاد و چه بدت بیاد، دیگه راغب نمیشی سراغ‌‌شون بری و یا راجب محتواشون فکر کنی ولی ارباب حلقه‌ها هنوزم ذهنمو درگیر خودش میکنه و هر بار که از نو میبینمش برام به شکل جدیدی الهام بخش میشه و حس میکنم چیزایی هست که از کنارشون ساده گذشتم.

حلقه، خیلی شبیه به مکاتب و الگوهای فکری تاریکی هست که همیشه چیزی شبیه بهشون وجود داشته اما بسته به اتفاقات تاریخی و تغییر اتمسفر یک جامعه، ممکنه مدتی خبری ازشون نشه و فراموش بشن؛ اونا هیچ وقت نابود نمیشن و همین که موقعیت خوبی فراهم بشه و حس کنن که می‌تونن تغییری ایجاد کنن، دوباره به دست فیلسوفا و متفکرا غربال میشن. جنگیدن با فرآیند قدرت گرفتن و تاثیرگذاری‌شون هم اصلا ساده نیست.


خیلی‌ها فریبشو می‌خورن و یا روزی که ذات تاریک این الگوهای فکری ظاهر میشه، بهش تن میدن و هیچ ساز مخالفی نمی‌زنن. یه عده هم دوست دارن که با این وجه از تاریکی مبارزه کنن اما اونو دست کم می‌گیرن و قربانیش میشن. امثال فرودو، به نظرم اونایی هستن که تسلیم نمیشن اما در مبارزه هم عجله نمی‌کنن و از هم‌فکری و کمک بقیه استفاده میکنن، مسئولیت‌پذیری نشون میدن و شانس موفقیتشون زیاده.
فرودو تصویری از لیاقته. اون مشخصا علاقه نداشت که چیز ترسناکی مثل حلقه رو حمل کنه و نگه داره و حتی به گاندولف، پیشنهاد میده که یه جوری حلقه رو نابود یا قایم کنن؛ اما نابود کردن حلقه به روشی دشوار و خاص، یک استعاره‌ی جالب از مبارزه‌ی دشواری که شرارت و تاریکی واقعی پیش روی ما می‌ذاره هست.
افرادی مثل بیلبو یا بیشتر از اون، فرودو، مثال افرادی هستن که وجهه‌ی اجتماعی‌شون با مفاهیم ایدئولوژیکی گره می‌خوره و اگر بخوان نسبت به اونچه که قادر به دیدن و ادراکش هستن، بی‌تفاوتی و بی‌مسئولیتی نشون بدن، محکومن که فرو ریختن بنیان‌های جامعه‌شون رو ببینن.
حوزه‌ی دید این افراد، به واسطه‌ی مطالعه و تحلیل فرهنگ عمومی، گسترش پیدا میکنه. ما به وضوح می‌بینیم که نحوه‌ی رفتار و زندگی فرودو و بیلبو با هم محلی‌هاشون متفاوته. اونا افراد پیشرویی به حساب میان و موجودات جهان وطنی هستن.

به عنوان یه جمع‌بندی
فرودو به ما میگه که موفقیت در مقابل تاریکی، وابسته به این نیست که قدرت‌های خاصی رو به ارث برده باشی و از ویژگی‌های ابرانسانی برخوردار باشی؛ بلکه بعضا لازمه تا قدرت روانی زیادی داشته باشی. تاریکی می‌تونه به شکل‌های مختلفی و توی موقعیت‌های پیچیده‌ای به سراغت بیاد؛ ولی اگه به لحاظ روانی به‌هم بریزی، حتی نمی‌دونی چطوری از بقای خودت مراقبت کنی؛ چه برسه که به کمک جامعه‌ات بری و کمک‌شون کنی.

The Lord of the Rings: The Fellowship of the Ring

ارباب حلقه ها: رفاقت حلقه

The Lord of the Rings: The Fellowship of the Ring

8.60

movie-overview-neterplay-logo

8.90

حلقه‌ای باستانی که گمان می‌رفت قرن‌ها پیش گم شده است، پیدا می‌شود و به طرز عجیبی به یک هابیت کوچک به نام فرودو داده می‌شود. هنگامی که گندالف کشف می‌کند که این حلقه در واقع همان حلقه یگانه ارباب تاریکی، سائورون، است، فرودو باید سفری حماسی به شکاف‌های هلاکت انجام دهد تا آن را نابود کند. اما او تنها نیست. گندالف، لگولاس الف، گیملی دورف، آراگورن، بورومیر و سه دوست هابیتش مری، پیپین و سم‌وایز او را همراهی می‌کنند. از میان کوه‌ها، برف، تاریکی، جنگل‌ها، رودخانه‌ها و دشت‌ها، با مواجهه با شرارت و خطر در هر گوشه، یاران حلقه باید پیش بروند. مأموریت آن‌ها برای نابودی حلقه یگانه تنها امید برای پایان دادن به سلطه ارباب تاریکی است.

ادامه و دانلود فیلم