ناتیفیکیشن‌ها رو فعال کن!

برای دریافت ناتیفیکیشن‌های مربوط به آخرین فیلم‌ها و آپدیت‌های جدید آن‌ها، کافی است دسترسی به اطلاعیه‌ها رو فعال کنی. اینطوری همیشه از جدیدترین تغییرات باخبر می‌مونی!

نقد و بررسی فیلم پرستیژ | The Prestige 2006

نقد و بررسی فیلم پرستیژ | The Prestige 2006

نقد و بررسی فیلم پرستیژ | The Prestige 2006

منتشر شده در تاریخ ۲۷ امرداد ۱۴۰۴

0 بازدید

نقد و بررسی فیلم پرستیژ | The Prestige 2006

هر چقدر که از خودنمایی کریستین بیل در نقش بتمن بیزار باشم، حضورش توی پرستیژ رو خیلی بجا و تاثیرگذار میدونم. فریک صورت و نوع بازیش، کاملا سزاوار یه شخصیت خودخواه و یه دنده است که جاه‌طلبی‌های خودشو به هر قیمتی که شده دنبال میکنه.
جامعه‌ای که توی پرستیژ به تصویر کشیده میشه مثل بسیاری از کارای نولان، تصویر واقع‌نمایی از الگوهای رایج در جامعه است که باعث میشه به خودمون تلنگری بزنیم و بابت اینکه همچین الگوهایی رو بازتولید می‌کنیم، از خودمون شرمنده بشیم. آدمایی که به هر قیمتی می‌خوان سرگرم بشن و وقت بگذرونن؛ حتی اگر سرگرمی‌هاشون به قیمت بدبختی یه عده‌ی دیگه تموم بشه.

هشدار: محتوای این مطلب می‌تونه داستان فیلمو لو بده.

کاراکترای اول این فیلم، یعنی رابرت و آلفرد، هر دو الگوهای رفتاری مشابهی رو نشون میدن و دوستیشون تبدیل به یه رابطه‌ی انتقام جویانه میشه؛ این کار در عین حال، باعث میشه تا هر دو، محکوم به تجربه‌ی تراژدی‌های مختلفی بشن. پیچش‌های داستانی و چالش‌ها بسیار متراکم هستن و عجیب نیست که پرستیژ، تونسته همچین امتیازای بالایی رو از سایتای مختلف دریافت کنه. 81 درصد از مخاطبای گوگل و جزو کارای برتر IMDb.

پرستیژ یکی دیگه از کارای ماندگار کریستوفر نولانه. این کارگردان، خیلی از کارای برتر سینما رو توی کارنامه‌ی خودش داره. تعصب مخاطبا و منتقدا در مورد کارای نولان، گاهی اینقدر زیاده که حتی کوچک‌ترین بازخورد منفی هم حسابی ناراحتشون میکنه؛ انتقادایی که حتی خوده نولان هم در موردشون ادعایی نداره و پتانسیل پذیرفتن‌شو داره، به کام طرفداراش خوش نمیاد.

نولان کارش درسته و کیفیت فیلماش اصلا جایی برای تردید نداره. اون نمونه‌ی یه هنرمنده که توی کارش غرق شده و قلقای مختلفو به دست آورده ولی اینکه کسی توی سینما به همچین مرحله‌ای رسیده به این معنی نیست که تمام مفاهیمی که توی فیلماش منتقل میکنه هم مثبت و بدون ایراد هستن. بله اون بهترینا رو انتخاب میکنه، دیالوگا خیلی خفن هستن، جلوه‌های ویژه عالیه، هر فیلمش پر از ابتکار و اتمسفرسازی ویژه است؛ ولی محتوا یه موضوع ایدئولوژیکیه که خوده متفکرا و فیلسوفا هم در موردش اتفاق نظر ندارن و اصلا ایدئولوژی یه موضوع پویا و به طور مداوم تغییر پذیره. هر صده و دهه‌ای ایدئولوژی‌های جدیدی رو به همراه داره و ایده‌های قبلی، به سطح آشغال تاریخ سپرده میشن.
نولان چیزی رو می‌سازه که بازار ایدئولوژی میپسنده. مثلا فکر کردید که چیزی مثل افکار ضد کمونیستی یا ضد نژاد‌پرستی همیشه رایج بوده؟ نه، اگه خیلای از این حرفا رو یه قرن پیش می‌زدید ممکن بود بهتون بخندن یا به خاطرش اعدام‌تون کنن. الانم تقی به توقی خورده و یه سری ایدئولوژی جدید مد شده و بله، فیلم سازی که نبض این بازارو بدونه و چیزی رو درست کنه که با افکار و جهان بینی اکثر افراد، سازگار باشه، می‌تونه محبوبیت پیدا کنه.

نولان نمونه‌ی همون دانش آموزیه که اونچه توی کتابای برگزیده‌ی اساتید آکادمی نوشته شده رو خوب یاد گرفته و باز تولید میکنه و سراغ چیزایی که توسط اساتیدش تایید نشده نمیره. اون به سختی یه جهان بینی آوانگارد و مستقل رو توی فیلماش بازتولید کرده. تا حالا با خودتون فکر کردید که چرا این آدم سراغ هر ژانر و موضوعی که میره، یه کار تر و تمیز و بازار پسند بیرون میاره؟ چرا همین که سراغ کارای ابر‌قهرمانی میره، حتی افرادی که این ژانرو دوست ندارن هم بهش علاقه‌مند میشن و فیلمش کلی توجه منتقدا و بیننده رو جلب میکنه؟ چون نولان ایدئولوژی‌های محبوب رو می‌شناسه و دست روی چیزی نمی‌ذاره که بخواد عمده‌ی مردم رو ناراحت کنه. این چیز تحسین برانگیزی نیست و چون نولان محبوبه و کلی مخاطب و منتقد پشتشه، شرافت‌مندانه نیست که تو ایرادی رو توی کارش ببینی و نادیده بگیری تا بقیه بهت حمله نکنن. شما می‌تونید نولان یا هر هنرمند معروفی رو نقد کنید همونطور که توی دنیای علوم انسانی، افکار و باورای مختلف رو زیر سوال میبرن.


نولان بازنمایی‌های خوبی از اجتماع داره ولی اگر چیزیو هم با هنرش نقد میکنه، شامل مفاهیمی میشه که توی جامعه، زشتی‌شون جا افتاده؛ نه یه موضوعی که هنوز جامعه‌ی آمریکایی باهاش کنار نیومده باشه.
پرستیژ به موضوع رقابت بیمارگونه پرداخته. کینه‌توزی، نفرت و کارایی که آدما برای بیشتر دیده شدن خودشون انجام میدن. هیچ کدوم از این مفاهیم، جزو موضوعاتی نیست که در فرهنگ عمومی دنیا، زشتیش آشکار نشده باشه.

تحسین بیش از حد چنین موضوعاتی باعث میشه که لزوما متوجه نشید فیلمی مثل پرستیژ، سعی داره چه مفاهیم بدی رو عادی جلوه بده و بهتون این حسو بده که بله این چیزا عادی هستن و ما باید مغلوب چنین جبری بشیم. فیلمای نولان، خیلی وقتا در مورد جبر باوری و توهم باوری صحبت میکنن و به مخاطب خودش میگه که ببین، این آدم اینقدر برش داشت، این همه قدرت داشت و سعی کرد که آگاهانه و مسئولیت‌پذیر زندگی کنه؛ ولی قربانی چیزایی شد که دست خودش نبود. نولان خیلی وقتا سراغ شخصیت‌های واقعی میره و ناتوانی و بی‌ارادگی اونا در برابر شرارتی که بازتولید کردن، توجیه میکنه. توی این فیلم هم سراغ شخصیتی مثل تسلا رفته.


این حرف که میگن افرادی مثل تسلا و انیشتین، حماقتی انجام ندادن و علم‌شون برای خدمت به بشریت بوده رو کمی با دیده‌ی تردید نگاه کنید. چطور همچین آدمایی وقت نداشتن که به وجه اخلاقی کارشون فکر کنن؟ دنیاشون هم بسته نبوده، کسی که می‌تونه با این همه دانشمند و استاد و شاگرد سر و کله بزنه قطعا به دانشمندای علوم انسانی هم مثل آب خوردن دسترسی داشته و می‌تونسته با صد‌ها متفکر همفکری کنه؛ ولی این کارو نکردن چون این آدما لزوما در مقابل عواقب چیزی که درست میکردن مسئولیت‌پذیر نبودن و بعضا برای دیده شدن خودشون و جلب تشویق و تحسین بقیه، حتی سر همکارای خودشون رو زیر آب کردن و روی جنازه‌شون راه رفتن.

تسلا در فرهنگ عمومی، به عنوان یه فرد پرهیزکار و نابغه شناخته شده ولی هیشکی راجب نظرات حماقت‌آمیز و جهان‌بینی غیر اخلاقیش که توی رد‌پایی که ازش مونده قابل مشاهده است صحبت نمیکنه و حتی میگن که چنین جهان‌بینی و حرفایی قرار نیست ارزش کارشون رو زیر سوال ببره. انگار که مثلا، علم، خیر مطلقه و اگر طرف تونسته یه شهرو روشن کنه و شکم یه کشورو سیر کنه پس تونسته عشق رو بازتولید کنه.


علم، کی بوده که بدون تکیه به اخلاقیات بتونه عشق رو بازتولید کنه؟ علم تا همین الانشم خیلی‌ها رو به لحاظ فیزیکی و روانی به فساد کشونده و عمرشون رو تباه کرده و باعث زجرشون شده.
بعد حالا بیام نولان رو تحسین کنم چون یه فیلمی ساخته که رقابت بیمار‌گونه که از دوره ی دبستان هم زشتیش بهمون ثابت میشه رو توی یه فیلم سینمایی نشون داده؟ دستتون درد نکنه آقای نولان، ممنون که بهمون میگین رقابت کار بدیه، ممنون که زشتی جنگ رو نشون میدین ولی در کنارش سعی میکنین دانشمندایی مثل اوپنهایمر یا تسلا رو قربانی افراد جنگ طلبی افراد نظامی نشون بدین. ممنون که نون خور نظام سرمایه‌داری هستین ولی برامون نقش یه فرد دغدغه‌مند در زمینه‌ی هنر انسان دوست رو بازی می‌کنین و احساسات مردم و منتقدا رو تحریک می‌کنین که شما رو ستایش کنن و هر کی که به کارتون بازخورد منفی نشون میده رو مورد حمله قرار بدن.

واقعا ممنون که کارای برتر IMDb رو با فیلمایی که در مورد افراد سادیستی ایده‌آل‌گرا ساخته شده پر کردین و به ما این حسو میدین که باید سرخود و خودخواهانه عمل کنیم تا بتونیم به آرزوها و خواسته‌هامون برسیم و مثلا از خودمون نپرسیم که این آرزو‌ها چرا درست شدن و آیا ارزشش رو داره که به خاطرشون اینقدر سرخود و خودخواهانه عمل کنیم؟ و آیا اصلا ایده‌آل‌گرایی به کمک این ایدئولوژی‌های رایج، قراره ما رو به جای خوبی برسونه؟
ببخشید که به کارگردان مورد علاقه‌تون اینقدر نقدای منفی نوشتم، اما من فقط کارای نولان رو برای سرگرم شدن می‌بینم و اتفاقا سعی میکنم که ازشون هیچ تاثیر و الهامی نگیرم.

The Prestige

پرستیژ

The Prestige

نامعلوم

movie-overview-neterplay-logo

8.50

در پایان قرن نوزدهم، در لندن، رابرت آنجییر، همسر محبوبش جولیا مک کولاه و آلفرد بوردن دوستان و دستیاران یک شعبده‌باز هستند. زمانی که جولیا به‌طور تصادفی در حین یک اجرا جان خود را از دست می‌دهد، رابرت آلفرد را مسئول مرگ او می‌داند و آنها تبدیل به دشمنانی قسم‌خورده می‌شوند. هر دو به شعبده‌بازانی مشهور تبدیل می‌شوند که رقابت‌های شدیدی دارند و به‌طور مداوم در تلاشند تا اجراهای یکدیگر را خراب کنند. وقتی آلفرد ترفند موفقی را انجام می‌دهد، رابرت به‌طور وسواس‌گونه تلاش می‌کند تا راز رقیبش را فاش کند که این موضوع عواقب تراژیک به دنبال دارد.

ادامه و دانلود فیلم