برای دریافت ناتیفیکیشنهای مربوط به آخرین فیلمها و آپدیتهای جدید آنها، کافی است دسترسی به اطلاعیهها رو فعال کنی. اینطوری همیشه از جدیدترین تغییرات باخبر میمونی!
نقد و بررسی فیلم Hound of War 2024
منتشر شده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۴
0 بازدید
فیلم سگ های جنگ، یه اکشن یکبار مصرف هست که نمره های متوسط رو به پایینی از اغلب سایت ها به دست آورده. تا الان از مجموع فقط 2هزار مشارکت کننده در سایت IMDb تونسته امتیاز 4.5 رو به دست بیاره.
فیلم درمورد گروهی مزدور هست که ماموریت شون با شکست رو به رو میشه و یکی از اعضا برای انتقام برمیگردن و روایتی تکراری با پرداخت سطحی به حساب میاد.
شیمی ضعیف بین بازیگرا، بخصوص بین گریلو و میترا که قرار بوده به عنوان اکس همدیگه ظاهر بشن، هیچ ارتباط احساسی قابل باوری رو تداعی نمیکنه.
این فیلم بعضا متهم شده به اینکه یه اکشن پرسروصدا و بی روح هست و صحنه های نبرد، بیشتر شبیه به نویز تصویری هستن و بعضی از صحنه ها بیش از حد کش دارن درحالیکه داستان، ظرفیت دراماتیک کافی نداره.
این فیلم در مالت فیلمبرداری شده و لوکیشن ها خیلی جذاب به نظر میرسن و موسیقی فیلم هم کمابیش تحسین شده. این کار بیشتر شبیه یه پروژه ی کم هزینه است که سعی کرده به کمک بازیگرهای شناخته شده، توجه مخاطب رو به دست بیاره اما در اجرا نتونسته چندان توقع بیننده ها رو برآورده کنه.
در ابتدا، گروهی از مزدورهای حرفه ای برای انجام یک ماموریت خطرناک به منطقه ای جنگ زده اعزام میشن اما عملیات، طبق برنامه پیش نمیره و یکی از اعضای تیم کشته میشن. این شکست، شروع یه مسیر برای انتقام گرفتن میشه و یکی از بازمانده ها تصمیم میگیره یه تنه با دشمن رو به رو بشه.
شخصیت اصلی، به کمک مهارت های رزمی و تاکتیکی خودش سراغ افرادی میره که مسئول شکست ماموریت و مرگ دوستاش بودن.
هشدار: ادامه ی این مطلب میتونه پایان فیلم رو لو بده.
شخصیت اصلی درنهایت موفق میشه دشمن اصلی رو شکست بده اما این موفقیت، حس تلخی داره از این بابت که هیچ چیز نمیتونه گذشته رو برگردونه. پایان فیلم، کمابیش باز گذاشته شده و با صحنه ای تموم میشه که شخصیت اصلی، در سکوت و تنهایی و با یه موسیقی که متناسب با فضا هست، نشون داده میشه و بیشتر از اینکه حس پیروزی داشته باشه، ناراحت کننده است.
برداشتم از همچین فیلمی اینه که سعی داشتن یک چهره ی کاریزماتیک از شخصیت اصلی، به عنوان یه مرد خسته و جنگی نشون بدن ولی موفق نشدن.
یه ریش نیمه تراشیده، نگاه خسته و حالت آروم و ساکتی که عمدتا به خودش میگیره، قرار بوده نماد یه مرد زخمی باشه ولی فیلم صرفا تونسته ظاهر این مرد رو بسازه و در طراحی درونیاتش شکست خورده. نه گذشته ی باورپذیری داره و نه رابطه ای که بشه باهاش همزادپنداری کرد و دردهایی هم که ازش به تصویر میکشه، چندان واقعی به نظر نمیرسه.
این فیلم نقدهای منفی قابل توجهی دریافت کرده که بیشتر شامل نحوه ی روایت و محتواش هست. داستان سطحی و کلیشه ای این فیلم، داستان انتقام گرفتن یک مزدوره که چندان جنبه ی درام ماجرا رو پوشش نداده و ساختار تکراری شروع با صحنه ی پایانی و برگشت به گذشته رو مورد استفاده قرار دادن. این ایده درمورد هر فیلمی کار نمیکنه و خیلیا از این ایده خوششون نمیاد از این بابت که عملا پایان داستان رو همون ابتدا لو میده تا اینکه بخواد تعلیق خاصی ایجاد کنه.
صحنه های این فیلم عمدتا طولانی هستن و صرفا تونستن زمان فیلم فیلم رو کش بدن که به نوبه ی خودش، بعضی از بیننده ها رو کسل کرده. بعضیا گفتن که فیلم میتونست توی 75 دقیقه جمع بشه ولی به زور به 90 دقیقه رسیده.
با وجود اینکه ژانر اصلی اکشن هست ولی بعضیا عقیده دارن که صحنه های مبارزه، هیجان و تنش چندان جالبی ندارن. مبارزه ها بیشتر شبیه به نمایش رزمی هستن تا حس درگیری های دراماتیک رو درون خودشون داشته باشن.
شاید چندان از این نظر خوشتون نیاد اما فکر میکنم امثال این فیلم، تفاوت خاصی با کارای اکشنی که بازیگرای خیلی معروف داره ندارن و صرفا چون بازیگر چندان تجاری خاصی درونشون نیست، فلاپ شدن.
خیلی از فیلم های اکشن پرزرق و برق، اگر بازیگرهای تجاری مثل تام کروز یا دواین جانسون رو ازشون حذف کنی، چیزی جز کلیشه های تکراری، دیالوگ های سطحی و انفجار ندارن و تفاوت واقعی، توی کیفیت ساخت این فیلم ها ظاهر نمیشه بلکه بستگی به برند چهره ها هم داره. گرچه این موضوع، چیزی از سطحی بودن همچین داستانی کم نمیکنه.
جمع بندی
این فیلم در ژانر ارتش تک نفره است و این ژانر معمولا در جوامعی مثل ایالات متحده به عنوان جامعه ای که فرهنگ فردگرایانه، درونش قدرت زیادی داره از محبوبیت برخورداره. این ژانر توی آمریکا محبوبه چون با روحیه ی فردگرایی افراطی در همپوشانی هست و قهرمان هایی مثل جان رمبو یا جان ویک، سابقا در این ژانر به عنوان مردهایی محبوبیت پیدا کردن که بدون کمک سیستم، خودشون سعی دارن عدالت رو اجرا کنن.
در جامعه ای که بعضا بی اعتمادی به نهادها و دولت وجود داره، این قهرمان ها تبدیل میشن به فانتزی قدرت فردی. همچنین این ژانر در جوامع پساجنگی یا نظامی، میتونه محبوبیت داشته باشه مثل روسیه یا بعضی از کشورهای خاورمیانه، از این بابت که میتونه حس نوستالژی و قدرت طلبی رو زنده کنه.
همچنین جوامع مصرف گرای مدرن هم میتونن میزبان خوبی برای این ژانر باشن چون عموما ریتم سریع، خشونت و قهرمان های کاریزماتیک رو میشه توی این ژانر پیدا کرد و شانس زیادی برای محبوبیت پیدا کردن بین جوونا داره، حتی اگر فیلم مذکور، پیام چندان عمیقی نداشته باشه.