برای دریافت ناتیفیکیشنهای مربوط به آخرین فیلمها و آپدیتهای جدید آنها، کافی است دسترسی به اطلاعیهها رو فعال کنی. اینطوری همیشه از جدیدترین تغییرات باخبر میمونی!

اخبار فروش فیلم One Battle After Another 2025
منتشر شده در تاریخ ۱۳ آبان ۱۴۰۴
0 بازدید
فیلم نبردی پس از دیگری به کارگردانی پل توماس، با عبور از مرز فروش 101.6 میلیون دلاری در گیشه ی جهانی، به پرفروش ترین فیلم کارنامهی این کارگردان تبدیل شد.

بودجه ی فیلم بین 130 تا 150 میلیون دلار تخمین زده شده و برای جلوگیری از شکست تجاری، باید به فروش حداقل 200 میلیون دلاری برسه. این فیلم با بازی لئوناردو دی کاپریو، شان پن و تیانا تیلور، از 26 سپتامبر منتشر شده و با استقبال منتقدها و تماشاگرها رو به رو شده اما هنوز راه درازی برای رسیدن به سوددهی کامل داره.
وقتی بودجه، بیشتر از روایت خودنمایی کنه، فیلم عملا تبدیل به یک محصول تجاری میشه. فیلم بودجه ی سنگینی داشته و احتمالا به خاطر همین هم تونسته اینقدر جلب توجه کنه وگرنه شاید بدون این ریخت و پاش ها، جلب توجه نمیکرد. فیلم ظاهر خیلی عادی و مارکتی ای داره و با بودجه ی سنگین و بازیگرهای پرستاره و فرمت های خاص مثل IMAX 70mm انگار از اول برای جلب توجه طراحی شده.
نقطه ی سر به سر با احتساب تبلیغات و سهم سینماها، حدود 220 تا 250 میلیون دلار هست. نقدهای مثبت اولیه نشون میده که مخاطبا راضی بودن و اکران در فرمت های ویژه هم به خودی خود میتونه فروش فیلم رو افزایش بده. در بازار بین المللی، معمولا اگر فیلم بتونه در چین، اروپا یا آمریکای لاتین خوب عمل کنه، شانس سوددهی زیادی داره.
با توجه به روند فعلی، فیلم شانس خوبی داره که به فروش 200 میلیون دلاری برسه ولی برای سوددهی واقعی باید از 220 میلیون دلار هم عبور کنه. اگر تبلیغات موثر باشن و اکران بین المللی قوی پیش بره، ممکنه به سود برسه اما فعلا در منطقه ی خاکستریه.
فرمول داستان، بسیاری تکراری به نظر میرسه و دوباره داستان یه قهرمان درگیر، اکشن پشت سر هم و بحران روانی رو به تصویر کشیده. این فیلم تا الان انتقادات منفی مختلفی هم داشته منجمله انتقاد به طولانی و کش دار بودن روایت، تکرار فرمول های مشابه و اغراق در نماد پردازی، پرداخت سطحی به مفاهیم سیاسی و هویتی و همچنین جنبه های آزاردهنده در نمایش زنان و شخصیت پردازی نامتوازن. منتقدا عقیده دارن که فیلم به شکل دردناکی طولانی و بیش از حد کشدار هست به طوری که بعضی از تماشاگرها در دو ساعت اول، سالن رو ترک کردن.
فیلم تلاش میکنه خودش رو در کنار کارهایی مثل V for Vendetta یا فایت کلاب قرار بده اما به جای ظرافت، با رنگ قرمز جیغ، خودش رو عرضه میکنه و در نتیجه بیشتر شبیه یک محصول اغراق آمیز هست تا اینکه یک اثر انقلابی باشه.
گروه French 75 که در فیلم به عنوان انقلابی معرفی میشن، در عمل بیشتر شبیه یک سازمان افراطی تصویر شدن که رفتارهاشون با ادعاهایی که دارن در همپوشانی نیست.
بعضی از صحنه ها بیش از حد زنان رو جنسی سازی میکنن و باعث احساس ناخوش آیند در مخاطب میشن به طوری که منتقدها اون رو زن ستیزانه و آزاردهنده توصیف کردن.
با وجود بازی قدرتمند دی کاپریو، بقیه ی شخصیت ها کم فروش و سطحی باقی میمونن و روایت پدر دختری، تنها بخش قابل دفاع فیلم هست.
به طور خلاصه، انتقادات منفی به این موضوع اشاره دارن که فیلم بیشتر از معنا، درگیر ظاهر و شعار شده.