برای دریافت ناتیفیکیشنهای مربوط به آخرین فیلمها و آپدیتهای جدید آنها، کافی است دسترسی به اطلاعیهها رو فعال کنی. اینطوری همیشه از جدیدترین تغییرات باخبر میمونی!

تصویری از صلح درونی| معرفی و بررسی فیلم Perfect days 2023
منتشر شده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۴
0 بازدید
روزهای عالی یه درام از زندگی روزمرهی مرد میانسالی به اسم هیرایاما هست که شغلش تمیز کردن توالتای عمومی توکیوئه. اون به نظر میرسه که در صلح با خودش و دنیای اطرافش به سر میبره و صبورانه، جریان آهستهی زندگیش و جزئیات ناچیزشو تماشا میکنه.
اون مشخصا فرد تنهاییه و گاها اینقدر ساکته که آدم فکر میکنه توانایی حرف زدن نداره. با این وجود، به کمک رفتارها و فریک صورتش، ارتباط بسیار قدرتمندی رو با دیگران برقرار میکنه.
هشدار: این نقد ممکنه بخشی از اتمسفر فیلم رو لو بده اما لزوما سراغ داستانا و اتفاقای اصلی نرفته.

هیرایاما برای خیلی از آدمایی که در طول روز میبینه، نقش سیاهیلشکر رو داره و رفتارهای صمیمانهاش مثل کمک به یه بچهی گمشده یا سلام کردنش ممکنه مورد قضاوتهای اشتباهی قرار بگیره. طبیعی هم هست؛ اون احتمالا توی جامعهایه که آدما اونقدرا هم احساس امنیت نمیکنن و نمیتونن به راحتی به یه غریبه اعتماد کنن.
هیرایاما این چیزا رو ظاهرا هضم و درک میکنه و از کنارشون میگذره. تعهد کاریش و دقتی که در تمیز کردن سرویسهای بهداشتی به کار میبره، وقتی که صبورانه بیرون از سرویس بهداشتی منتظر میمونه تا بقیه کارشون رو انجام بدن و صبوریش در مقابل همکار پرحرف و تنبلش که بعضا حتی سعی میکنه ازش سواستفاده کنه، زیبا و تحسین برانگیزه و بدون مکالمه یا شعار خاصی، خوشبینی بیننده رو میتونه به خودش جلب کنه.
این فیلم یه جریان خیلی هارمونیک داره و شبیه یه آهنگ ملایم با پیانو هست که حتی بعد از تموم شدنش هم میتونی تداوم موسیقیش رو درون ذهنش بشنوی. این تصویر واقع گرایانهتری از زندگیه، با این تفاوت که زندگی مردی رو نشون میده که به شکل متفاوتی با اتفاقات اطرافش مدارا میکنه.
هیرایاما، ظاهر آروم و صلح طلبانهای داره اما این موضوع، به هیچ عنوان به معنی یه گذشتهی بدون دغدغه نیست. در جریان اتفاقاتی که گاها در اطرافش میوفتن و مثل یک موج، ناخودآگاهش رو تکون میدن، اون اتفاقات و زخمهای گذشتهشو به یاد میاره. این یادآوریها، در قالب تصاویر عمدتا سیاه و سفید و سایهمانندی هستن که در جریان خواب شبانه ظاهر میشن و میرن.

اگر به سکانسهای پایانی این فیلم توجه کنید، مجددا به سایهها به عنوان یک استعاره اشاره شده. تصویری که از خاطرات، توی ذهن ما میمونه. هیرایاما توی گذشتهاش نمیمونه و اجازه نمیده که تاریکی گذشته، روی حال الانش سنگینی کنه. اون مردی کمیاب در دنیای پر هرج و مرج و سریع امروزه.
یکی از روزمرگیهای جالبی که هیرایاما برای خودش ساخته، گرفتن عکسهای سیاه و سفید به کمک یه دوربین قدیمی هست. این سیاه و سفید بودن عکسها، به کنتراست دامن میزنه و ایجاد یک تضاد زیبا رو تبدیل به نقطه عطف عکسها میکنه. این دوربین قدیمی، فرق اساسیای با عکاسی با دوربینهای دیجیتالی و گوشیهای امروزی داره. برای دیدن عکسایی که گرفتی، باید ظاهرشون کنی و نمیتونی هم بینهایت عکس بگیریو به سرعت حذف کنی.
حتی این بخش از روزمرگی هیرایاما هم نوعی معنای فلسفی زیبا رو درون خودش داره؛ اینکه زندگی ما شبیه دوربینای عکاسی دیجیتالی نیست که بشه بینهایت تجربه کسب کرد و اگه خراب شدن هم فورا حذفشون کرد. اون روی انتخابهای خودش حساسه و سعی میکنه که بهترین تجربهها رو با کمترین هزینه به انجام برسونه. هیرایاما، یکی از مهارتهای روانی بسیار ارزشمند رو به نمایش میذاره و اونم قدردانی از فرصتهای درون زندگیه.
هیرایاما مجموعهای از داراییها رو برای خودش درست کرده که در دنیای امروز، نادیده گرفته میشن یا لزوما جزو اولویت عمدهی افراد جامعه نیستن. این یه انتخاب آگاهانه است که برای هیرایاما، جای خالی چیزایی رو پر میکنه که انتخابشون میتونست مسئولیتهای زیادی هم به همراه داشته باشه.

ما مدام به سمت مصرف کردن و سبکای زندگی مختلف کشیده میشیم و اینطور بهمون تلقین میشه که این انتخابا قراره زندگی ما رو متحول کنن و تجربهمون رو بهبود ببخشن؛ اما خیلی از مشکلاتمون نشات گرفته از همین انتخاباست چون لزوما به این دقت نمیکنیم که چقدر این انتخابا ممکنه مسئولیت بتراشن و رسیدگی نکردن به این مسئولیتها، چقدر ممکنه زندگیمونو دچار هرج و مرج کنه.
هیرایاما فرد مسئولیتپذیری به نظر میرسه و اینو میشه از نحوهی رسیدگیش به شغلش و گیاهایی که داره فهمید. در عین حال، اون قدردان لذتها و مزایایی هست که همین انتخابای کوچیک براش ایجاد میکنه و حس شکرگزاری رو میشه توی لبخند و نفسهای عمیقش حس کرد.

جمعبندی
ما چقدر شبیه هیرایاما هستیم یا حداقل چقدر در مورد چیزایی که داریم مسئولیتپذیری به خرج میدیم؟ به طور همزمان چقدر آرزو و خواسته داریم و با فقدانهای خودمون ور میریم؟ بخش زیادی از حس بدبختی و قربانی بودن، میتونه از همین نادیده گرفتنهای ساده نشات بگیره.
هیرایاما تصویری از یه ذهن بسیار مستقله. نه توی گذشته گیر کرده و نه مغلوب نوگرایی شده. اون با چیزای جدید و خورده فرهنگهای رنگارنگ، به خوبی کنار میاد و میشه حس احترام رو درون رفتاراش دید. این یکی از بهترین فیلمایی بود که طی ماههای اخیر دیدم.