برای دریافت ناتیفیکیشنهای مربوط به آخرین فیلمها و آپدیتهای جدید آنها، کافی است دسترسی به اطلاعیهها رو فعال کنی. اینطوری همیشه از جدیدترین تغییرات باخبر میمونی!

اخبار ابتدایی درمورد فیلم Taylor Swift: The Official Release Party of a Showgirl
منتشر شده در تاریخ ۶ آبان ۱۴۰۴
0 بازدید
فیلم تیلور سوییفت به رغم استقبال خوبی که به دست آورده، انتقادات منفی زیادی هم جلب کرده. این فیلم در تاریخ 12 مهر منتشر شد و بعضیا عقیده دارن که فیلم به همراه آلبوم جدیدش، برای طرفدارهای وفادار هم چیز زیادی برای ارائه نداره.

منتقد گاردین، این فیلم رو یک کسب درآمد تنبلانه از طرف یک ستاره ی بزرگ توصیف کرده و رابطه ی نزدیک و احساسی تیلور با طرفدارانش که سال ها با ایستر اگها و نسخه های خاص و روایت های موازی تقویت شده بود، حالا بیشتر شبیه نوعی بهره برداری مادی شده. درمورد این اصطلاحات، درادامه توضیح داده میشه.
همچنین منتقد گاردین اشاره کرده که انتشارهای مکرر و نسخه های محدود این فیلم، مثل مالیات میلیاردرها بر وفاداری طرفداران عمل میکنه. درواقع این نقد، فضای فیلم رو نه به عنوان یک جشن، بلکه به عنوان بازتابی از چرخه ی مصرف گرایی در صنعت موسیقی نشون میده.
ایستر اگ یا Easter Egg یه اصطلاح هست که از سنت قایم کردن تخم مرغ های رنگی در جشن عید پاک گرفته شده و در دنیای رسانه، به اشاره های پنهان گفته میشه که سازنده ها در آثارشون قرار میدن تا مخاطب های کنجکاو، کشفش کنن.
در فیلم، موزیک یا بازی ها یا حتی اپلیکیشن ها، ایستر اگ ها نقش خاصی در جلب توجه دارن و در دنیای تیلور سوییفت، این نماد ها تبدیل شدن به نوعی زبان مشرک بین خودش و طرفداراش که شامل جزئی ترین ویژگی های رفتارای و حرفا و لباسایی که میزنه میشه.
منظور منتقد از مالیات میلیاردرها بر وفاداری طرفدارها هم اینه که رفتار تجاری این هنرمندای فوق پولدار، به شکلیه که عملا از عشق و وفاداری طرفداراشون برای کسب درآمد بیشتر استفاده میکنن. وقتی یه هنرمند بارها نسخه های خاص، رنگی، محدود یا دوباره منتشر شده از آلبوم هاش رو عرضه میکنه، اونم با قیمت بالا و صرفا برای طرفدارهایی که عاشقانه دنبالش میکنن، انگار داره از اون عشق، یه جور مالیات احساسی میگیره.
مثلا نسخه ی خاص آلبوم رو فقط در یک فروشگاه خاص میشه پیدا کرد یا همون آهنگا با کاور جدید، مجددا منتشر میشن یا بلیت های گروه برای مراسم های خاص به فروش میرسه که جامعه ی هدفش همیشه طرفدارهای وفادار هستن.
بعضی از منتقدا عقیده دارن رابطه ی تیلور با طرفداراش که زمانی صمیمی و دوطرفه بود، حالا بیشتر شبیه به یه چرخه ی مصرف گرایی شده و طرفدارهای وفادار، بارها و بارها هزینه میدن و این هزینه صرفا به خاطر موسیقی نیست بلکه به خاطر تحریک شدن حس تعلقشون به برند تیلوره.
آلبوم های تیلور سویفت معمولا قیمت بالاتری نسبت به میانگین بازار دارن و این موضوع مخصوصا در نسخه های خاص، محدود یا دوباره منتشر شده، بیشتر به چشم میاد. دلیل گرونیشون هم اینه که نسخه های ویژه با کاور متفاوت، رنگ های خاص وینیل یا امضاهای چاپی به فروش میرسن و انتشار های مکرر از همون آلبوم ولی با تغییرات جزئی اتفاق میوفته و نوع بازاریابی هم به شکلیه که با فروشگاه های خاصی برای نسخه های انحصاری همکاری میکنه.
بسته های ترکیبی هم معمولا با کالاهای تبلیغاتی مثل پوستر، تی شرت یا دفترچه ی یادداشت به فروش میرسن.
واژه ی فیلم به اصطلاح کلی هست که به هر اثر تصویری بلند اطلاق میشه، حالا چه بخواد داستانی باشه و چه مستند و در نقدهای سینمایی، حتی مستندها هم فیلم نامیده میشن چون به لحاظ ساختار، روایت و تجربه ی تماشاگر، در قالب سینمایی قرار میگیرن.
اما مستند یه زیرژانر از فیلمه و در مورد فیلم مورد بحث این مقاله، با اینکه ممکنه از لحظه های واقعی یا پشت صحنه استفاده شده باشه اما منتقدها عقیده دارن که بیشتر شبیه یه فیلم تبلیغاتی یا تجاری هست و لزوما یک مستند واقعی نیست. برای همین هم در معرفی ها به راحتی از کلمه ی فیلم استفاده شده.
این فیلم با وجود هیاهوی تبلیغاتی، از نگاه منتقدها با چند نقد منفی جدی رو به رو شده که به چندتا از این انتقادات، پیش از این هم اشاره شد. سطحی بودن محتوا، استفاده ی تجاری بیش از حد از وفاداری طرفدارها و عدم نوآوری یا روایت تازه و احساس بهره برداری از رابطه ی احساسی با طرفدارها، خلاصه ای از این انتقادات منفی هستن.
منتقدا عقیده دارن که فیلم، چیز زیادی برای ارائه نداره، حتی برای کسی که طرفدار وفادار تیلور هست و بیشتر شبیه یه بسته ی تبلیغاتی هست و شباهتی به یک اثر هنری یا مستند واقعی نداره.
عملا هیچ عنصر جدیدی در روایت یا اجرا وجود نداره و فیلم، بیشتر تکرار لحظه هایی هست که قبلا در تورها یا شبکه های اجتماعی دیده شدن.
اما نقدهای مثبت هم سرجای خودش هست. خیلی از طرفدارها، تجربه ی فیلم رو صمیمی، الهام بخش و شبیه به جلسات خصوصی با تیلور توصیف کردن و صحنه هایی مثل پشت صحنه ی ساخت موزیک ویدیو و توضیحات شخصی تیلور درباره ی هر آهنگ، حس نزدیکی و شناخت عمیق تری ازش ایجاد کرده. کاربردها در سایت های نقد مثل متاکریتیک، نوشتن که فیلم مثل یک جلسه ی مخفی با تیلور بوده و فرصتی برای شنیدن مستقیم فکرهاش بعد از تحلیل های شخصی خودشون فراهم کرده.
با وجود اینکه امتیاز کلی منتقدها متوسط بوده، فیلم تونسته در گیشه موفق ظاهر بشه و 33 میلیون دلار فروش افتتاحیه در آمریکا داشته باشه که تصویری از قدرت برند و وفاداری طرفدارانش هست.